صبح آرام یک روز تعطیل ...

در صبحگاه آرام یک روز یکشنبه‌ در ماه آگوست، یک ماشین‌ پلیس در شهر پالوآلتو  ، در ایالت کالیفرنیا، گشت زد و عده‌ای از دانشجویان را به اتهام ورود غیرمجاز به ملک دیگری و سرقت مسلحانه دستگیر ‌نمود. هر فرد متهم در منزل خود دستگیر، تفهیم اتهام و از حقوق خویش آگاه می‌‌شد. متهم دستهایش را روی ماشین پلیس قرار می‌داد تا مورد بازرسی بدنی قرار گرفته و دستبند زده شود- در طول این ماجرا فرد متهم حیرت زده بود و در همسایگان بیشتر با کنجکاوی جریان را تماشا می‌کردند.

متهم سپس در صندلی عقب ماشین پلیس قرار می‌گرفت که آژیرکشان وی را به ایستگاه پلیس می‌برد.


در ایستگاه پلیس متهم به درون برده شده و بطور رسمی تفهیم اتهام می‌شد و از حقوق قانونی خود برای سکوت در بازپرسی تا هنگام داشتن مشاوره حقوقی آگاه می‌گشت. سپس انگشت‌نگاری شده و مشخصات کامل وی ثبت می‌گردید. متهم سپس به سلولی برده می‌شد و با چشم‌بند در آنجا قرار می‌گرفت تا درباره سرنوشت خویش و اینکه چکار کرده که اینگونه گرفتار شده، بیاندیشد.


DISCUSSION:

پرسمان: رویه کار پلیس را در نظر بگیرید که باعث می‌شود به فرد بازداشت شده احساس گیجی، وحشت و انسان نبودن دست دهد. دقت کنید که این افسر پلیس نیز درست مانند "زندانبان"های زندان ما عینک آفتابی به چشم دارد، چنانکه رئیس گاردملی در هنگام سرکوب شورش خونین زندانیان در زندان آتیکا  به چشم داشت!